کار سفارشی میسازم، اما خودم با اعتقاد خودم انتخاب میکنم
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۴۰۲۶۸
کارگاه «اقتباس در سینما: از مسیح کردستان تا غریب» با حضور «محمدحسین لطیفی» در پنجمین روز از چهاردهمین جشنواره عمار در سینما فلسطین برگزار شد.
«محمدحسین لطیفی» در ابتدای نشست سخنانش را از شروع کارش در تلویزیون و سینمای جمهوری اسلامی آغاز کرد و بعد به به فیلم سینمایی «غریب» رسید که برگرفته شده از کتاب «مسیح کردستان» بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
لطیفی با بیان اینکه ابتدا قصد ساخت سریال مربوط به شهید بروجردی را داشتند، اظهار کرد: ما قرار بود یک سریال درباره شهید بروجردی بسازیم، ولی نشد و در نهایت رسید به فیلم سینمایی «غریب». رُک بگویم که در ذهن هیچ کدام از ما عوامل اصلی فیلم نمیگنجید که با توجه به هزینهها و شرایطی که وجود داشت، بشود سریال درستی ساخته شود. اقتباس شیوه بسیار خوبی برای سریال است؛ خیلیها خواستند از اقتباس برای فیلم سینمایی پیش بروند، ولی نتوانستند، چون حجم اطلاعاتی که اقتباس در اختیار سازندگان فیلم قرار میدهد بالاست و نمیشود با آن به یک فیلم سینمایی اکتفا کرد و باید برای اینکه حق مطلب ادا شود یک سریال ساخته شود.
وی در ادامه افزود: در فیلم غریب عنصر «کشف» کم است. در واقع چیزی که باعث شود مخاطب خودش آن را کشف کند و خودش حدس بزند، وجود نداشت و در یک ریتم نسبتا تندی اطلاعات در اختیار مخاطب قرار میگرفت.
لطیفی درباره بهترین دوره زمانی که بتوان شخصیت شهید را شناخت، گفت: آن محدوده زمانی جنگ ۲۲ روزه بهترین بستر را فراهم میکرد که شخصیت اصلی فیلم را به چالش بکشند و بهتر به مخاطب نشان دهند. در نهایت با تمام کش و قوسهایی که وجود داشت، نوشته ما آماده و ساخته شد، اما حقیقتا خیلی کار سختی بود، چون ما اجازه حتی شلیک یه فشنگ مشقی در پادگان صفر شیش را هم نداشتیم، چون اگر صدای تیراندازی به بیرون پادگان میرفت، مردم تصور میکردند که در خیابانها درگیری ایجاد شده و با توجه به التهابات جامعه به صلاح نبود. در هر صورت، تکرار میکنم که کار سختی بود مخصوصا که ما به خاطر همین شرایط ملتهب جامعه ۲۳ روز کار نکردیم و باید هر چه زودتر کار را به جشنواره میرساندیم.
کارگردان فیلم «غریب» درمورد واقعی بودن این اثر گفت: این کار خیلی به واقعیت نزدیک است، چون خیلی برای آن مطالعه و تحقیق بسیاری در مورد شخصیت اصلی فیلم شده و در حد دو یا سه سکانس بود که برای بار دراماتیک، به آن ماجرا اضافه کردیم و تماما واقعیت داشت؛ حتی دختر شهید بروجردی، «سمیه خانم» هم در جریان روند فیلم بود.
لطیفی درمورد ارادت به حضرت مسیح گفت: در مورد عبارت «مسیح کردستان» باید بگم که من به شخصه همیشه ارادت خاصی به حضرت عیسی مسیح (ع) به دلیل شخصیت بارزی که در زمینه صلح، دوستی و آرامش از ایشان یاد میشود، داشتم. این موضوع حتی در قرآن هم آمده و شخصیتی که در فیلم، شهید بروجردی از خود نشان میدهد و سیلیای که در مسجد میخورد، ولی خشمش برای انتقام را کنترل میکند، مجذوب کننده به نظر میرسد. همیشه این شهید بزرگوار را قهرمان میدیدم. قهرمان زمانی به وجود میآید که خودت را از او خیلی کوچکتر ببینی. برای من ایشان قهرمان بودند، برای همین میخواستم فیلمش را بسازم. بگذارید خودم را لوس کنم؛ وقتی با شناخت توانستم با این شهید ارتباط بگیرم، خواستم که سهمی داشته باشم، چون ۱۵ و ۱۶ سال بود که پرونده شهید بروجردی باز بود و کسی نتوانسته بود فیلم را تمام کند، ولی من توانستم موفق بشوم و خداراشکر فیلم را بسازم.
وی بیان اینکه گاهی وقفه و صبوری برای موفقیت لازم است، اظهار کرد: من سال ۶۲ کارگردانی را رها کردم تا سال ۷۴ دوباره با فیلم با سرعت شروع کردم و در این ۱۲ سال بسیار آموختم و کار کردم تا توانستم فیلمساز شوم. فیلمساز باید باور کند که آمدهاست تا کار فرهنگی کند. اگر به هر دلیل دیگری وارد این عرصه شود، نمیتواند موفق و ادامهدار شود.
لطیفی یک توصیه دوستانه به فیلمسازان جوان کرد و گفت: تا جایی که میتوانید سیاسی و سیاستزده نشوید. ببینید هنر آمده تا انسان بسازد، ولی سیاست برای تخریب آمده است. شما باید برای فیلمهایتان هدف داشته باشید. من حتی فیلمهای مفرحی هم که ساختهام حرفی برای گفتن داشته است. پس یادتان باشد سیاسی و سیاستزده نشوید. کارگردانهایی که سیاسی بودند، اکنون دیگر ارتباطی با مردم ندارند و شاید خیلیها حتی اسمشان را هم به یاد نداشته باشند.
لطیفی درمورد فیلم سفارشی گفت: کار سفارشی یعنی چه؟ وقتی میگویند لطیفی سفارشی میسازد آن چیزی که ساخته شده را میبینند، حتی اگر پیشنهاد شده باشد هم خودم خواستم و به آن اعتقاد داشتم که آن را ساختم و خیلی از آنهایی که سفارشداده شده را هم قبول نکردم که از آن خبر ندارید. من برای ساخت فیلم باید در آن فضا باشم ببینم و بشنوم تا بتوانم کارگردانی کنم؛ اگر نباشم، نمیتوانم.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاترمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: جشنواره فیلم عمار عمار فیلم فیلمسازی فیلم سینمایی شهید بروجردی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۴۰۲۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بوفون: در یک قدمی بارسلونا بودم؛ هدفم از بازگشت به یوونتوس، قهرمانی در لیگ قهرمانان بود
سنگربان سابق آتزوری فاش کرد که در چندین مقطع، به جدایی از یوونتوس نزدیک بودهاست
طرفداری | جانلوییجی بوفون، اسطوره فوتبال ایتالیا و باشگاههای یوونتوس و پارما در مصاحبه با ریپابلیکا، صحبتهای جالب توجه و خواندنیای را مطرح کرد که شرح گفتههای او را در این بسته میخوانید:
شخصیت منحصر به فرد تو در دوران بازیگریبزرگترین تخلف من در زندگی این بود که هیچوقت راه آسانتر و معقولانهتر را انتخاب نکردم، بلکه همیشه راههای دشوارتر را ترجیح دادم. به عبارت دیگر، سعی کردم همیشه به ارزشهای خودم احترام بگذارم، حتی اگر از دید دیگران دیوانه خطاب میشدم. من میخواستم جاهطلبیهای شخصی خودم را با دیدگاهی عاشقانه نسبت به فوتبال ترکیب کنم. همین موضوع، اساس مهمترین تصمیمات دوران فوتبال من بودند: از رفتن با یوونتوس به سری بی گرفته تا بازی برای پارما در همین لیگ. در کل، من عاشق افرادی هستم که به قوانین احترام میگذارند، بدون اینکه از اصالت افکار خود چشمپوشی کنند؛ خودم هم سعی کردم همینگونه باشم.
کدام تیمهای مطرح تو را میخواستند؟در سال ۲۰۰۱ نزدیک بود که با رم قرارداد امضا کنم و تنها توافق بر سر جزییات باقی ماندهبود. بعد از رم، بارسلونا به سراغ من آمد و توافق اولیه هم بین ما حاصل شد اما در نهایت راهی یوونتوس شدم. در سال ۲۰۰۵ یک تیم بزرگ در خارج از ایتالیا من را میخواست اما تصمیم گرفتم بمانم. وقتی جام جهانی ۲۰۰۶ به اتمام رسید، میتوانستم به هر تیمی که دلم میخواست بروم. در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۱ هم همینطور. زمانی که از پاری سن ژرمن جدا شدم، پورتو با من تماس گرفت اما در نهایت به یوونتوس برگشتم. بعد از اولین فصل حضورم در یووه، آتالانتا خواست من را به خدمت بگیرد و چیزی تا امضای قرارداد باقی نمانده بود، اما پیرلو به من گفت: جیجی، لعنتی، قرار است اولین سال مربیگریام را تجربه کنم و چون میدانستم تو هم اینجایی، به یوونتوس آمدم. حالا میخواهی بروی؟ به نظر شما چه جوابی می توانستم به او بدهم؟
چرا حاضر شدی به عنوان دروازهبان دوم به یوونتوس برگردی؟به یوونتوس برگشتم چون فکر میکردم که میتوانم با بچههایی که سالها در کنار آنها حضور داشتم، قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شوم. زمانی که در پاری سن ژرمن بازی میکردم نیز این احساس در من وجود داشت که بالاخره میتوانم به این جام دست پیدا کنم، اما خب، نشد! هرچند قهرمانی در لیگ قهرمانان با تیمی غیر از یوونتوس من را خوشحال میکرد، اما راستش را بخواهید چیزی که میخواستم، نبود. دلیل دیگرم این بود که اگر زمانی مدیر، رییس یا مربی تیمی شدم، بتوانم بازیکنانم را به خطر رفتار نادرست نیمکتنشین کنم و به آنها بگویم که: ببینید، من هم زمانی روی نیمکت مینشستم، پس شما هم میتوانید این کار را انجام دهید.
از دست ندهید ????????????????????????
کری عجیب ستاره سپاهان برای پرسپولیس؛ داستان پلنگ و تمساح هالند سیبیلو؛ استایل عجیب غول نروژی تعجب بایرن مونیخ از پدرخوانده: چرا آن حرفها را زدی؟ سرمربی شمسآذر: بین ما و پرسپولیس فرق نگذارید